توضیح و تبیین اطلاعات و رخدادها تنها کارکرد فلاشبک نیست. استفاده از فلاشبکهای بصری، باعث میشوند تا فیلمساز بتواند انعطاف بیشتری به رخدادها بدهد. یک فیلمساز با استفاده از فلاشبک، میتواند اطلاعات لازم را به هر شکلی که مایل است و در دراماتیکترین و مناسبترین لحظاتی که تشخیص میدهد، ارائه کند. در سرگیجه (1958) هیچکاک ترجیح میدهد در یک فلاشبک کوتاه و گذرا گره
داستانی فیلم و کلک زدن جودی بارتن (مادلین) را برای تماشاگران باز کند و اسکاتی متوجهی آن نشود. فلاشفوروارد یا حرکت زمان به سوی آینده تمهید دیگری است که میتواند پیشاپیش اطلاعاتی به تماشاگر بدهد و تعلیق ایجاد کند که آیا رخدادهایی که در زمان آینده به ما نشان داده شدهاند؛ صحیح هستند یا نه. فیلمهایی مانند ایزیرایدر (1969)، آنها به اسبها شلیک میکنند (1969) یا مجموعهی تلویزیونی «شش فوت زیرزمین» (2001) محصول شبکه اچ بی او اینگونهاند.
سرگیجه گاهی پیش میآید که کارگردان عامدانه سعی میکند تماشاگران را دچار سردگمی بکند و زمان را به هم بریزد. به نظر میرسد که آلن رنه در سال گذشته در مارین باد (1961) عمداً قصد دارد ذهنیت تماشاگران فیلم را به بریزد تا ندانند صحنهای را که شاهدش بودهاند مربوط به زمان حال است (امسال) یا مربوط به گذشته (سال گذشته) و آیا اصلاً چنین اتفاقی رخ داده است یا نه. تارانتینو درو بیل را بکش (2003)، سگدانی(1992) و پالپ فیکشن (1994) نظم زمانی را در هم میریزد و مُهر خودش را بر تاریخ سینما میزند.
پایانبندی: تغییرات مختصر و سرانجام داستان
فیلم یا نمایشنامه، بر خلاف داستان کوتاه یا رمان، اغلب این فرصت برایشان فراهم میشود که پیش از اکران یا به صحنه رفتن، تعدادی ت بيوگرافي آزاده صمدي...
ادامه مطلبما را در سایت بيوگرافي آزاده صمدي دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7honarmandan95d بازدید : 122 تاريخ : يکشنبه 18 ارديبهشت 1401 ساعت: 19:56